این کودکان تحصيل خود را با وجود موانعی که بر سر راهشان قرار داشت، در سال 1387آغاز کردند. آنها که به دليل مشکلات اقتصادي خانواده ها در تامين شهريه هاي ثبت نام، بازمانده بودن از تحصیل برای بیشتر از دو سال، فشارهاي ناشي از تفاوت هاي فرهنگي در مدارس دولتي و مشکلات مربوط به مدارک اقامتشان، امکان تحصیل در مدارس دولتی را نيافته بودند به همت انجمن حامی توانستند در مرکز آموزشی این انجمن، درس بخوانند.

این برنامه که در فضایی بسیار شاد و همراه با برگزاری مسابقات مختلف میان دانش آموزان انجام شد، شور و هیجان زیادی را در میان کودکان ایجاد کرده بود. در پایان برنامه هم قبل از اعطای کارنامه های تحصیلی، یکی از دانش آموزان فارع التحصیل دکلمه ای خواند.

ديدن چهره هاي شاداب و پر انرژي کودکاني که با لباس هاي يک شکل و پاکيزه در سالن حاضر شده و مانند همه همسالان خود، به شيطنت هاي کودکانه مشغول بودند ؛ زحماتی را که بردوش مسئولين آموزشي و اجرايي اين مرکز براي ايجاد و اداره آن بود، بر مي داشت.

چرا که اگر همت و تلاش آنها نبود اين کودکان در کنار کوهي از زباله هاي شهري و صنعتي و يا بر سر چهار راه هاي شهر در حال گدايي و دستفروشي بودند. کودکاني که ناکامي هاي بسياري را در زندگي خانوادگي و اجتماعي خود تحمل می کنند و ما بدون در نظر گرفتن کودکي اين کودکان و همچنین آسیب های نگران کننده و غیر قابل جبرانی که بی سوادی و فقدان دسترسي آنها به حداقل هاي آموزشي بر پيکر جامعه و محيط اجتماعي خودمان ايجاد مي کند، به راحتي از کنار آنها مي گذريم و بودنشان را ناديده به فراموشي مي سپاريم.