انجمن حمایت از زنان و کودکان پناهنده . حامی
جستجو کردن

“زنان افغان و خشونتی‌که پایانی بر آن نیست”، نوشته ای از مریم حاتمی است که در شماره 13 خرداد روزنامه بهار به چاپ رسیده است:


پیش‌نویس قانون منع خشونت علیه زنان در افغانستان به‌تازگی در حالی قرار است برای تصویب به شورای ملی این کشور فرستاده شود، که از آغاز امسال تاکنون 3600 مورد خشونت علیه زنان گزارش شده است. 
خشونت علیه زنان در افغانستان مشکلی ریشه‌دار است که وجود گروه افراطی طالبان در سال‌های سلطه‌اش بر افغانستان آن را تشدید کرد. در فرهنگ مردم افغانستان، زنان جزو دارایی مردان هستند و مردان به راحتی علیه زنان خود دست به خشونت می‌زنند. خشونت خانگی در افغانستان به صورت ضرب و شتم، قتل، گرفتن حق سخن گفتن، تحصیل کردن و کار کردن و انواع و اقسام خشونت‌های پنهان وجود دارد. زنان افغان به دلیل نبود پشتیبان و مرجع حمایت‌کننده، در بسیاری از موارد دست به خودسوزی می‌زنند که گاهی اوقات آمار خودسوزی در افغانستان به سالی 300 مورد می‌رسد و نسبت به آمار‌های جهانی بسیار نگران‌کننده است. پس از ورود نیرو‌های بین‌الملل به افغانستان، این خشونت‌ها به تهدید جانی علیه فعالان زن افغان نیز راه پیدا کرد. در سال‌های گذشته اسم‌های زیادی همچون ملالای کاکار، سوفیا عمه جان، زکیه زکی به گوش مردم جهان رسید که توسط طالبان ترور شدند. این تهدید‌ها و ترور‌ها پایان نیافته‌اند و امروزه هم از طرق متفاوت، زنان فعال عرصه‌های مختلف اجتماعی و خانواده‌هایشان در خطر قرار گرفته‌اند. این زنان از طریق شب‌نامه یا تلفن تهدید می‌شوند و همین سبب ایجاد نگرانی برای آن‌ها و خانواده‌هایشان شده است. همین مسائل باعث شده که سازمان ملل متحد و کمیسیون حقوق‌بشر افغانستان ابراز نگرانی کنند و محیط افغانستان را برای فعالیت زنان محیطی ناامن بخوانند. اما در این کشور تنها تهدید‌ها و خطرها نیست که به خشونت علیه زنان دامن می‌زند، بلکه عدم مجازات این افراد توسط قانون و سکوت مراجع قانونی در قبال این‌گونه خشونت‌ها باعث می‌شود افرادی که مرتکب این‌گونه خشونت‌ها می‌شوند نگرانی‌ای از بابت محکوم شدن نداشته باشند و بدون واهمه به کار خود ادامه دهند. از سوی دیگر، فقر و مشکلات اقتصادی از مهم‌ترین دلایل خودسوزی زنان افغان است، که نوعی خشونت پنهان به حساب می‌آید. فشار روانی حاصل از مشکلات اقتصادی روی زنان باعث می‌شود که آن‌ها به این سمت سوق پیدا کنند. سازمان ملل متحد در این‌باره در سال‌های گذشته شروع به آگاه‌سازی زنان کرد و تلاش کرد زنان افغان را متوجه این سازد که راه مقابله با این‌گونه مشکلات خودسوزی نیست. اکنون که به‌تازگی پیش‌نویس قانون رفع خشونت علیه زنان به شورای ملی افغانستان می‌رود، می‌توان امید داشت که قانون از زنان افغان در برابر این خشونت‌ها جلوگیری کند. اما متاسفانه اگر فرهنگ مردسالارانه و تبعیض‌آمیز افغانستان، که تشدید‌کننده این‌گونه اعمال است، توسط زیرساخت‌های درست فرهنگی به جهت صحیح هدایت نشود، قوانین هرگز نمی‌توانند طرز تفکر مردم این کشور را تغییر دهند و تنها می‌توانند به عنوان یک حامی، آن هم در صورتی که این خشونت‌ها گزارش شوند، وجود داشته باشند. امروزه با این‌که ‌درصد زیادی از پارلمان افغانستان را زنان تشکیل می‌دهند و فعالیت آن‌ها در اجتماع بسیار پررنگ‌تر شده است، هنوز هم تابوهایی وجود دارد که مانع رشد و پیشرفت زنان افغان می‌شود. هرچه تبعیض‌ها بیشتر باشد، خشونت علیه زنان هم بیشتر می‌شود. برای مثال طلاق، مسئله‌ای است که شما کمتر با آن در افغانستان مواجه می‌شوید، زیرا طلاق باعث انگشت‌نما شدن یک زن می‌شود و اگر زنی طلاق بگیرد جامعه به‌طور صد‌درصد و یقینی زن را مقصر می‌داند. همین باعث می‌شود زنان کمتر به طلاق فکر کنند و در موارد سخت در زندگی مشترک زنان یا باید همه‌چیز را تحمل کنند، یا این‌که مانند خیلی از زنان دیگر افغان دست به خودسوزی بزنند که بدترین راه‌حل ممکن برای حل مشکلات است. تابوهای دیگر نیز وجود دارد، اگر زنی در بیرون از منزل کار کند، جامعه فکر می‌کند که دیگر برای آن زن شوهری پیدا نمی‌شود. در واقع اگر دختری ازدواج نکند، نوعی ننگ به شمار می‌آید و این‌که کار کردن بیرون از منزل دلیل آن باشد، از نظر خیلی از مردم بی‌بند و باری آن زن به حساب می‌آید. همه این مثال‌ها نشان می‌دهد که ریشه‌های فرهنگی تبعیض و خشونت علیه زنان در افغانستان به سادگی حل نمی‌شود و به برنامه‌ریزی بلندمدت نیاز دارد. شاید یکی از مهم‌ترین دلایل ناآگاهی عده‌ای از زنان افغان، نداشتن حق تحصیل برای آن‌هاست. اکنون که گروه طالبان بر همه مناطق افغانستان تسلط ندارد، مدارس دخترانه بسیاری برپا شده است، با این حال، خیلی از زنان هنوز هم به دلیل نبود امنیت و تهدید‌های طالبان به ترور دختران مدرسه‌ای اجازه رفتن به مدارس را نمی‌یابند. عدم اجازه برای تحصیل زنان، باعث بروز مسائلی همچون ازدواج در سنین بسیار پایین می‌شود و اکثرا اگر این افراد مورد خشونت خانگی قرار بگیرند، به دلیل عدم اطلاع از قوانین و حقوق خود نمی‌توانند از مراجع قانونی حمایتی دریافت کنند. با همه این مشکلات فعالان زن افغان به کار‌ها و فعالیت‌های روزمره خود ادامه می‌دهند و در برابر این‌گونه مشکلات ایستادگی می‌کنند، زیرا می‌دانند حل مشکلات فرهنگی در کشورشان به مدت چند سال امکان ندارد و باید سال‌ها برای حل این مشکل همت و تلاش کنند.

لینک اصلی خبر:

http://www.baharnewspaper.com/Page/Paper/92/03/13/9

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید