انجمن حمایت از زنان و کودکان پناهنده . حامی
جستجو کردن

روایت روزنامه فرهیختگان از کاشت درخت دوستی در مرکز آموزشی شور آباد

حسرت در نگاه این دخترک چشم بادامی موج می زند. سال پیش کلاس ششم را توی همین مدرسه تمام کرده و به خاطر شهری های که دبیرستان خواست و پدر نداد یا نداشت،از تحصیل بازماند. این حکایت تنها او نیست.از 700 کودکی که در دو مدرسه دخترانه و پسرانه سید احمد خمینی در شورآباد تهرانتحصیل می کنند، خیلی ها به ادامه تحصیل امیدی ندارند. یکی از معلمها میگوید از 36نفر از بچ ههای کلاس ششم سال گذشته، تنها13 نفر به دبیرستان رفتند و بقیه از تحصیلبازماندند. دخترها ازدواج مینند و پسرهاراهی خیابان می شوند به امید کار.
خواننده افغان، گوشه حیاط بزرگ مدرسه میخواند: بیا که بریم به مزار ملاممدجان…گروه موسیقی همراهی میکند… و بچه هایی
که اغلب آنها حتی یک بار هم سرزمین پدرا نشان، افغانستان را ندید هاند به امیدیوطنی مشترک همخوانی می کنند.در منتهی الیه تهران و روزهای سال 92 درختکاری بهان های شده تا شاید با نشاندن درخت دوستی، ریشه دشمنی و جهل کنده شود و روزی کودکان اتباع افغانی که زاده همین خاک هستند به اندازه یک ایرانی حق و حقوق داشته باشند و از حداقل تحصیل بازنمانند. ایران عضو کنوانسیون حقوق کودک است. در ماده ۲۸ این میثاق بی نالمللی آمده است: کشورهای عضو باید حق کودک را برای برخورداری از آموزش به رسمیت بشناسند.براساس آمار غیررسمی تنها نزدیک به 300 هزار کودک اتباع افغانی به دلایل مالی و فرهنگی بازمانده از تحصیل هستند.
درختکاری و رفع تبعیض
ناصر، کلاس پنجم دبستان است است چندماهی در مدرسه دولتی بوده، اما از معلم گرفته تا شاگردها با او برخورد خوبی نداشتند. میگوید: «معلم بین من با بچ ههای دیگر فرق می گذاشت. توی سرم م یزد. بچه ها هم مسخر ه ام می کردند. چند وقت مدرسه نرفتم.
نمی خواستم درس بخوانم. تا آمدم اینجا…این مدرسه همه بچ هها مثل خودم هستند.دوست دارم ادامه تحصیل بدهم. می خواهم معلم بشوم. برادرم بازیافت کار می کند. پدرم می خواهد من هم همین کار را بکنم اما من نمی خواهم. جوری میگوید که انگار به تحقق
حرفش امیدی ندارد. » اینجا شاید آخرین فرصت تحصیل برای این بچ ههاست. فقر، تحقیر، تبعیض و… همه اینها موانعی هستند که این بچ هها با گوشت، پوست و استخوان هر روز با آن درگیرند. فاطمه اشرفی، مدیر انجمن حامیان زنان و کودکان پناهنده، درخت را نماد دوستی عنوان می کند و دلیل برگزاری این جشن را در روز درختکاری، همین موضوع می داند و می گوید: جدا از محدودیتهای آموزشی که برای کودکان افغان وجود دارد، متاسفانه فقر فرهنگی در برخورد با این قشر و کودکانشان زمینه ساز آسیبهای فراوانی است که به آنها و درنهایت به جامعه ایران وارد می شود. به نظر من درخت سمبل این دوستی است. این بچه ها در جامعه ما زندگی می کنند. بسیاری از اینها در جامعه ایرانی و سرزمین ما به دنیا آمد ه اند و از همه مهمتر اینکه اینها همسایه های ما هستند که یا در آینده در کشور ما ساکن می شوند یا به کشور خودشان بازمیگردند و ما دلمان نمیخواهد با خاطره بدی کشور را ترک کنند. وی ادامه می دهد: افغا نهای ساکن ایران با زبان ما حرف می زنند، با فرهنگ ما عجین هستند و تاریخ مشترک داریم. با این حال فاصله زیادی میان آنها و ما وجود دارد. شاید برگزاری جشن دوستی خودش فرصتی باشد که یادآوری کنیم همه ما انسان هستیم.

در بسیاری از جوامعی که با پدیده مهاجرت روب هرو هستند، نگا ههای قهرآمیزی نیست به مهاجران وجود دارد که مشکلاتاقتصادی این موضوع را تشدید م یکند.اشرفی می گوید: مساله نگرا نکنند هتر این است که به خصوص در 10 سال اخیر که مردم افغانستان امیدوار بودند با حضور نیروهای خارجی در افغانستان، وضعیت بهبود پیدا می کنند خیلی ها برگشتند ولی متاسفانه وضعیت بهتر نشد و آنها دوباره به ایران آمدند. حتی میتوان گفت مهاجرت بیشتر هم شد. واقعیت این است که وضعیت مردم در افغانستان به هی چوجه مناسب نیست و آنها از هر راهی برای خروج و مهاجرت از کشور اقدام می کنند. حال این واقعیت اجتماعی که ما با آن درگیر هستیم را نم یتوانیم با نادیده گرفتن، پاک کنیم.

بازماندگان از تحصیل و نگاه دولت
گرچه ایران از امض اکنندگان حقوقکودک است، اما کودکان اتباع خارجی برای تحصیل در ایران در مضایقه جدی قرار دارند. بسیاری از آنها از آموز شهای ابتدایی نیز بازمی مانند. دولت نه تنها نسبت به تحصیل آنها هیچ اقدامی نمی کند که گاهی تحصیل آنها با موانع فراوانی روبه رو است به طوری که در صورت نداشتن اوراق هویت تحصیل آنها به هیچ عنوان مقدور نیست. دو مدرسه دخترانه و پسرانه سیداحمد خمینی که در حال حاضر 700 دانش آموز در آن تحصیل می کنند، 2/ 0 درصد از کل دانش آموزان اتباع خارجی هستند که از تحصیل بازماند ه اند. تحصیل در شیفت عصر این مدرسه با حمایت این انجمن و حمایتهای یونیسف به صورت رایگان است. اشرفی میگوید: ما برای اجاره شیفت عصر این دو مدرسه مبلغ 3 میلیون به صورت ماهیانه اجاره پرداخت میکنیم. این در حالی است که حدود 300 هزار دانش آموز اتباع خارجی نیز در مدارس دولتی ایران تحصیل می کنند. ریحانه دختری که در مقطع دبیرستان تحصیل میکند، میگوید: برای ادامه تحصیل با مشکل زیادی روبه رو بودم. پدرم نمی خواست ثبت نام کند. مدرسه 280 هزار تومان از ما شهریه گرفت چون کارت اتباع خارجی داریم. نمیدانم این امکان وجود داشته باشد که درسم را سال دیگر ادامه بدهم یا نه. مدیر انجمن حمایت از زنان و کودکان پناهنده م یگوید: هرکدام از این بچه ها از مدرسه و محیط آموزش دور بمانند، تبدیل به تهدید می شوند که این تهدید هم می تواند امنیت اجتماعی، سیاسی و… را به مخاطره بیندازد. علاو ه بر مدرسه سیداحمد خمینی یک مدرسه نیز در منطقه کن تهران به همین شکل به کودکان بازمانده از تحصیل پناهندگان افغانی آموز شهای ابتدایی را براساس متد آموزش و پرورش رسمی ایران تعلیم میدهد. براساس گفته اشرفی مبلغ یک میلیون و 650 هزار تومان بابت اجاره این مدارس به آموزش و پرورش پرداخت میشود. اشرفی میگوید: کلاسهای مدرسه کن به صورت تفکیک شده پسران و دختران دایر شده، اما به دلیل کمبود منابع این کلاسها در یک مدرسه است. متاسفانه چند روز گذشته از آموزش و پرورش اخطاری دریافت کردیم که در صورت رفع نکردن اختلاط دانش آموزان پسر و دختر در این مدرسه، از ادامه فعالیت این مدرسه جلوگیری خواهد شد. من باید به وزیر آموزش و پرورش تبریک بگویم به دلیل حساسیت بسیار بالایی که دارد. آیا آنها به این موضوع هم م یاندیشند که در صورت بازماندن این بچ هها از تحصیل در خیابان دچار چه مساله و مشکلاتی خواهد شد؟

فقر و بازماندن از تحصیل

حسینی که خود از اتباع افغانی است حال به عنوان معلم در مدارس خودگران افغا نها و این مدرسه در آموزش کودکان افغان فعالیت دارد، می گوید: خیلی از بچه به این دلیل که ورود به مدارس دولتی ما الزاما همراه با شهریه است از تحصیل بازم یمانند. این شهریه به دلیل اینکه این بچ هها نوعا از خانواد ههای
پایی ندستی و با مشکلات اقتصادی زیادی روبه رو هستند، سنگین است.

سیاست ممانعت از تحصیل افغانها

اما به اعتقاد کارشناسان این حوزه، بخش عمد های از بچ ههای کار امروز، ناشی از سیاستها غلطی است که هفت سال گذشته جلوی مدرسه رفتن بچ هها را گرفت و به صورت غیرمستقیم آنها را روانه خیابا نها کرد. سال 83 دولت تصمیم گرفته بود برای تسریع روند بازگشت افغا نها اجازه تحصیل بچه های افغان را با وجود داشتن کارت اقامت لغو کند. اما با تصمی مگیری محمد خاتمی، رئیس جمهور وقت این بخشنامه ملغی شد. اما بعدها بخشنامه های صادر شد که براساس آن دانش آموزان افغان باید مبالغ متفاوتی را به عنوان شهریه به مدارس دولتی پرداخت کنند. این خود عامل بازدارند های شد برای ادامه تحصیل. اشرفی می گوید: دختری که تحصیل نمی کند، جایگزین رفتن به مدرسه خانه شوهر است. دختران در 12 یا 13 سالگی به ازدواج اجباری درمی آیند. زایما نهای زودهنگام نه تنها سلامتی زنان را به خطر می اندازد بلکه جمعیت آنها را که در حداقل امکانات بهداشتی و رفاهی هستند بالا میبرد که ای ن مساله در درازمدت هزین های بر دوش سیستم اجتماعی و سلامت کشور است؛ چرخه معیوبی که با سیاست های اشتباه آن را به وجود آوردیم.

سعیده علیپور- روزنامه فرهیختگان

لینک اصلی خبر:

http://farheekhtegan.ir/fa/panel/Pdf/92-12-17/5.pdf

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید