“زنان افغانستان زنان درد كشيده و آسيب ديده ای هستندکه درچرخش هاي سياسي درازمدت تاريخ بخصوص تاريخ معاصر ضـــربات ناگواری برپيكرو روح روان زنان وارده کرده است.
جنگ براي زنان افغانستان تباهي بار آورده است. اين زنان اندكه پدران؛ برادران، پسران وشوهران خويش را درنتيجه ناامني ها وجنگهاي دامنه دار از دسـت داده است وخود متكفل فاميلهاي خويش گرديده ودريك جامعه كه در آن عدالت اجتماعي وجود ندارد درتكاپوي وسيله معيشتي باهزاران مشكل اقتصادي واجتماعي وفرهنگي دست و پنجه نرم می نمایند.
اين زنان اند كه متألم و متاثراز جنگ هاي دهه هاي ســــياه گذشته الي اكنون، دار و ندارش به يغما برده شده اسـت وفعلاً هم قرباني حمله هاي انتحاري هسـتند.
بازي هاي سياسي؛ جنگهاي ويران گر؛ موجوديت گروه هاي جنگ طلب؛ قوماندان سالاري؛ ناامني؛ مهاجرت هاي اجباري؛ اين موجود سرنوشت ساز اجتماعي را به حاشيه كشيده وموجب بي اهميت انگاشتن دختران و زنان در این چنين جوامعی گرديده است كه به واقعيت يكي از فاجعه هاي بزرگ اجتماعي محسوب مي گردد.
تظلم به اين قشر مظلوم در هر مقطع زماني به انواع گوناگون صورت گرفته و زنان زيادي قرباني خشونت هاي خانوادگي و اجتماعي، عرفها و سنت هاي ناپسند وارداتي كه به آن رنگ مذهب زده مي شود مي گردند .
خشونت كرامت انساني؛ حيثيت؛ شخصيت و حقوق بشري زنان را مستقيماً مورد هدف قرارداده؛ زنان را بعنوان گروه منزوي و ضعیف درعرصه فعاليتهاي اجتماعي؛ خانوادگـي معرفي مي نمايد.
خشونت عليه زنان دركشور ما و در بسیاری از کشور هایی که در آن به نقش زن ارزش داده نمی شود، در اعماق رسوم ؛ عادات؛ عرف و عنعنات ناپسند اجتماعي ريشه داشته و در بسياري از ارزشهاي قبايلي تبارز مي نمايد.
وجود بيش ازسه دهه جنگ و ناامني دركشور و اخلال سيستم هاي فرهنگي؛ اجتـــماعي وسياسي، تاثيرات منفي و پيامدهاي ناگوار آن درجامعه افغاني مشكلات زنان را بيش ازحـد افزوده است . امروز روح و روان اين قشر عظيم از وجود بيماري خشونت به انواع واشكال گوناگون و عوامل مختلف آن رنج برده و هر روز ازميان زنان و اطفال قرباني مي گیرد و اين امر به عنوان يك معضله اجتماعي و فرهنگي حاد در جامعه افغاني عرض اندام نموده است.
با در نظر داشت اين اصل كه تامين حقوق زنان واحترام به كرامت بشري و فرصت بخشي به ارتقا، توسعه و پيشرفت زنان مسلمان درجوامع اسلامي مهمترين شاخص توسعه و پیشرفت اجتماعي؛ فرهنگي محسوب مي گردد و با تاكيد به اين كه دين مقدس اسلام ازجنگ انزجار داشته و به صلح و اخوت امر مي نمايد وخير را به مصداق اين آیه كريمه” الصلح فی الخير” در صلح مي داند، تقاضا داريم تا به حقوق زنان در پرتو ارزشهاي اسلامي توجه صورت گرفته و ديگر حيات و آرمانهاي والاي زنان كه الگوي صلح؛ دوستي و محبت هستند را فداي بازي هاي سياسي و جنگ نگردانند.
ما زنان قضــات افغان به نمایندگی از 200 زن قاضی خود را در حركت مادران مسلمان براي تامين صلح و ثبات درجوامع اسلامي سهيم دانسته و در اين حركت همنوائي و اشتراك خويش را اعلام مي داريم و از كشورهاي اسلامي؛ سازمان كشورهاي اسلامي و (جامعه جهاني) تقاضا داريم تا ما را در مبارزه عليه خشونت، اين پديده ننگين و شرم آور و خلاف ارزش هاي اسلامي و انساني كه دامنگير زنان مسلمان افغان شده است و تامين صلح و رفاه همگاني كه شايسته هر انسان است ياري نمايند.”