کمیسر عالی سازمان ملل در امور پناهندگان در تاریخ سوم مهر ١٣٩٦ اعلام کرد؛ از زمان سرکوب خشونتآمیز مردم روهینگیا که از یک ماه قبل به دنبال یکسری از حملات آغاز شد، حدود ۴۲۹ هزار نفر از میانمار فرار کردند که این آمار بنا بر منابع رسمی بینالمللی و نیز دولت بنگلادش به بیش از ٧٠٠ هزار نفر از زمان آغاز آخرین موج مهاجرتهای اجباری در ٤٥ روز گذشته رسیده است و پیشبینی میشود تا پایان سال میلادی جاری این تعداد به یک میلیون نفر هم برسد.
استان راخین فقیرترین استان میانمار است که در سالهای متمادی مورد هجمه انواع خشونتهای سازمانیافته از سوی ارتش و دولت میانمار قرار داشتهاند به گونهای که نهتنها مردم روهینگیا بهعنوان یکی از ١٩٣ قوم شناختهشده این کشور از داشتن هرگونه تابعیت محروم بودهاند بلکه دسترسی به حداقل خدمات اجتماعی مانند بهداشت، آموزش و سایر خدمات رفاهی نیز برای این مردم قطع شده بود و ازاینروست که موجی از مشکلات عمیق و گسترده فرهنگی و اجتماعی در مردم روهینگیا وجود دارد.
تعداد زیادی از آوارگان میانماری که به بنگلادش رسیدهاند، زنان و کودکان، از جمله کودکان تازهمتولدشدهای هستند که قریب به اتفاق آنها در وضعیت نگرانکننده سلامت و تغذیه قرار دارند که ادامه حیاتشان را به شدت مورد تهدید قرار میدهد. تعداد زیاد دیگری نیز سالمندانی هستند که به کمک و مراقبت بیشتری نیاز دارند؛ درحالیکه دسترسی به حداقلها در مناطق اسکان آوارگان در منطقه مرزی بنگلادش و میانمار موسوم به کوکس بازار موجود نيست. آمار اولیه حکایت از فرار ۸۶ هزار خانوادهای دارد که در میانشان ۷۰ هزار زن باردار تاکنون شناسایی شده است؛ درحالیکه در کمپها نهتنها از خدمات حمایت بهداشتی و پزشکی در ایام بارداری خبری نیست بلکه برای انجام زایمان سالم نیز حتی یک بیمارستان یا کادر پزشکی و مامایی حداقلی وجود ندارد و موارد اورژانس باید بعد از هماهنگیهای سخت اداری و امنیتی و طی مسیر طولانی به شهر که حدود ٣٠ کیلومتر با کمپها فاصله دارد؛ منتقل شوند که غالبا به دلیل فقر مطلق و نبود امکانات و سختگیریهای دولت برای تردد آوارگان به شهر اقدام خاصی صورت نمیگيرد.
منطقه ساحلی و میانمرزی اختصاصیافته به آوارگان میانماری موسوم به کوکس بازار، منطقه توریستی بنگلادش بوده است که این روزها بیش از آنکه توریستی به خود ببیند، در قرق تیمهای امدادرسانی است که از همهجای دنیا برای ساماندهی و کمک به جمعیت رو به گسترش آوارگان روهینگیایی آمدهاند اما بهواقع، عمق این فاجعه انسانی در کنار محدودیتهای شدید امکانات و خدمات اولیه موردنیاز به قدری بالاست که گاهی به مرز ناامیدی میرسد. شوک بهدستآوردن حداقل وسایل و خدمات برای ادامه حیات در کنار یادآوری خاطرات سهمگینی که در چند ماه گذشته بر خود و کودکانشان گذشته است، به مرور در حال تبدیل به تروماهای روحی و روانی است که میتواند بر حجم مشکلات فردی و اجتماعی آنان بیفزاید.
دیدهبان حقوق بشر در پنجم اکتبر ٢٠١٧ اعلام کرد: ارتش برمه چندین نفر از مسلمانان روهینگیایی را در ۲۷ اکتبر امسال در روستای مونگنو (MaungNu) در برمه اعدام کرد. شاهدان عینی گفتهاند سربازان برمه به روستاییانی که برای تأمین امنیت در یک منطقه مسکونی جمع شده بودند، شلیک کردند؛ اما آماری از تعداد روستاییان کشتهشده وجود ندارد.
تصاویر ماهوارهای که به وسيله دیدهبان حقوق بشر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است، تخریب کامل دو روستای مونگنو (MaungNu) و هاپونگ تاو پی (HpaungTawPyin) را که عمدتا ساکنان آنها را مسلمانان روهینگیایی تشکیل میدادند، نشان میدهد.
محمد عثمان، پسر ۱۵ساله روهینگیایی گفت با صدای شلیک زیاد بیدار شده است. زمانیکه خانههایشان آتش گرفت، او و سایر روستاییان فرار کردند ولی آنقدر تاریک بود که شلیککنندهها دیده نمیشدند. آنها از خانههایشان به دیگر روستاها فرار کردند. گلولهها مانند باران میریختند و مردم اطراف بر زمین میافتادند. او ميگويد: ناگهان حس کردم چیزی به بازو و پشت من برخورد کرد. هوشیاریام را از دست دادم و در خانه فرد دیگری بیدار شدم.
برخی شاهدان دیگر به دیدهبان حقوق بشر گفتهاند پس از حمله ارتش به روستایشان شاهد آن بودهاند که سربازان مردان و پسران روهینگیایی را به محوطه برده، دستانشان را پشت سرشان بستند؛ سپس آنها را مورد ضربوشتم قرار دادند و به آنها شلیک کردند. تعداد زیادی کودک زیر ۱۰ سال کشته شدند.
همچنین گزارشات فراوانی وجود دارد که سربازان برمهای، زنان را موضوع جستوجوی بدنی تهاجمی، تماس بدون رضایت و تجاوزات جنسی قرار دادهاند.
در ۲۸ سپتامبر ٢٠١٧ شورای امنیت سازمان ملل متحد، برای اولینبار در هشت سال گذشته به طور عمومی درباره برمه به بحث و گفتوگو پرداخت ولی هیچ اقدام و تصمیم مؤثری اتخاذ نشد و حتی تصمیم شورای حقوق بشر سازمان ملل برای اعزام کمیته حقیقتیاب به منطقه نیز با عدم موافقت دولت برمه به ناکامی انجامید.
درد و رنج پایانناپذیر
با وجود تلاشهای دولت بنگلادش برای ساماندهی اوضاع نگرانکننده جمعیت چندصد هزار نفری آوارگان روهینگیایی در داخل مرزهای بنگلادش و اداره و مدیریت خدمات حداقلی، هنوز مشکلات بسیار عدیدهای برای ارائه خدمات به آوارگان وجود دارد. عملا هیچگونه زیرساختی برای اسکان پایدار این جمعیت وجود ندارد. زمینهای کشت برنج و محیطهای جنگلی به محلی برای احداث اقامتگاههایی سست و بیبنیان با پایههای ساقه بامبو و پلاستیکهای سیاه بازیافتی و غیرمقاوم تبدیل شده است که قطعا هیچگونه تابآوری در مقابل سرما و بارانهای موسمی بنگلادش که بهزودی فرامیرسد، ندارد و بهویژه جان کودکان را در معرض خطر جدی قرار داده است. آب آشامیدنی ساکنان؛ با حفر چاههای نیمهعمیق و با استفاده از تلمبههای دستی به دست میآید که با فاصله از اقامتگاههای احداثی و در کنار سرویسهای بهداشتی و البته بدون تعبیه مناسب فاضلاب احداث شده است. چاههای آبی که بدون هرگونه مطالعه و بررسی اولیه حفر شدهاند و اکنون کارشناسان بهداشت محیط اعزامی وزارت بهداشت به منطقه با استفاده از بررسیهای کارشناسی آب به این نتیجه رسیدهاند که آبهای شرب مردم با فاضلاب محیطی ادغام شده که این عامل در کنار فقدان مطلق سیستم دفع زباله به جدیترین دلیل برای بالابودن نرخ علائم و بیماریهای عفونی، تب و اسهال در میان مردم و بهویژه کودکان تبدیل شده است و خطر بروز و شیوع بیماریهای واگیردار از جمله وبا را افزایش داده است.
نکته شایان توجه برای نگارنده که تجربه حضور در دیگر بحرانهای انسانی بینالمللی را دارد، حضور حداقلی آژانسهای سازمان ملل متحد و سایر سازمانهای بینالمللی امدادرسان در مقابله با این حجم از فاجعه انسانی در مقابل حجم گسترده کمکهای غذایی و پوشاکی است که از سوی مردم و سازمانهای غیردولتی بنگلادش، جمعیتهای هلالاحمر کشورهای مسلمان، داوطلبان و سازمانهای غیردولتی از کشورهای مسلمان در منطقه بود که ناخودآگاه و برخلاف میل باطنی انسان را در مسیر قضاوت درباره رفتارها و تبعیضهای سازمانیافته در سطح بینالمللی برای حمایت از انسانها با تفاوتهای قومی و مذهبی قرار میدهد.
مسئله آوارگان میانماری بهعنوان یکی از بحرانهای انسانی دهه اخیر؛ امروز عمیقتر از آن است که بهراحتی از آن عبور کنیم و هیچگونه کنشگری انسانیای در مقابل قربانیانی که ناخواسته در معرض ظلم و تعدی بیشرمانه و سازمانیافته قرار گرفتهاند نداشته باشیم. بر ماست که به حکم جایگاه رفیع انسانیت به این رنج و درد بزرگ بیندیشیم و فارغ از هرگونه تفاوت و موقعیت در حد توان برای کاهش گوشهای از آلام رفته بر این گروه انسانی مظلوم تلاش کنیم.
منبع: روزنامه شرق