فاطمه اشرفی نوشت: یک روز در دیدار با آیتالله هاشمی رفسنجانی ماجرای دختربچه مهاجری را روایت کردم که بجای بازی در خانه مشغول کار برسزنی است در همین حین متوجه شدم که حلقههای اشک بر چشمان ایشان نمایان شد.
آیتالله اکبر هاشمیرفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ایران پس از عمری تلاش در راه آبادانی ایران و حمایت از مردم و حفظ اعتدال در کشور دار فانی را وداع گفت.
«فاطمه اشرفی» مدیر انجمن حامی نوشت: یک روز در اوج سالهای غربت و تنهایی با هماهنگی یکی از دختران آیتالله «هاشمی رفسنجانی» ملاقاتی با ایشان داشتم. قرار بود زمان جلسه تنها ١٠ دقیقه باشد اما وقتی بیرون آمدم، مسئولین دفتر یادآوری کردند بیش از چهل دقیقه ملاقات به طول انجامیده است.
مهمترین محورهای گفتوگو رنجها و مصایبی بود که مهاجرین در حوزههای مختلف از جمله آموزش تحمل میکنند.
در این حین از دختر بچه مهاجری گفتم که در سنین کودکی به جای بازی و مدرسه در خانه مشغول کار برسزنی است، به گونهای که سرانگشتان نحیفش از آثار فشار بر سوزنهای برس ها زخمی شده است.
بغض گلویم را گرفته بود و درحالی که تلاش میکردم احساس خودم را کنترل کنم، لبهای آیت الله را دیدم که برچیده شده و حلقههای اشک که بر چشمانشان نمایان گردید.
دیگر نتوانستم ادامه دهم که ایشان فرمودند: اینها مردم مظلومی هستند و از مصادیق عیال الله و کار برای اینها کار برای خداست.
آیتالله هاشمی حتی در دورانی که فرصتها از ایشان سلب شده بود برایمان امید بودند و پشتوانه معنوی بسیار گرانقدر و زمانی که فرصتهایی یافتند با توصیههای ارزشمند و هدایتهای گرانسنگ تلاش داشتند تا از غربت مهاجرین بکاهند و بر عزتشان بیافزایند.
برای آن بزرگوار غفران و رحمت الهی، و برای بازماندگانش صبر و شکیبایی از خداوند منان مسئلت داریم.